| |
دعوت به تفکر دوستانی که پیرو سایر ادیان هستند
نمونههايي از مباحث کتب عهدين
داستان آدم و حوا در کتب عهدين و تورات و انجيل ميخوانيم که: خداوند به آدم اجازه داد که از تمام ميوههاي بهشتي استفاده کند به جز ميوه درخت معرفت يعني درخت خير و شرّ، خداوند به آدم فرمود اگر روزي از اين ميوه بخوري، همان روز خواهي مرد. سپس خداوند از آدم، حوا را آفريد و هر دو در بهشت لخت بودند زيرا نيک و بد را تشخيص نميدادند. ناگهان ماري آمد و آنان را بر آن درخت ممنوعه راهنمايي کرده و به خوردن ميوه آن تشويقشان کرد و چنين گفت شما با خوردن ميوه درخت نميميريد، بلکه چون خدا ميداند اگر از اين ميوه بخوريد چشمتان باز شده نيک و بد را تشخيص خواهيد داد، اين است که شما را از خوردن آن نهي نموده است!! چون آدم و حوا گفتار مار را باور نمودند و از ميوه درخت خوردند، چشمشان باز گرديد و فهميدند که لخت هستند و با لنگي خودشان را پوشاندند، خداوند که در بهشت قدم ميزد آنان را ديد و آدم و حوا خود را از خدا مخفي نمودند!!...
که با نگاهي گذرا به مطالب بالا در کتب مقدسه، فهميده شود که چگونه خداوند را متهم را به کذب نموده و نسبت مکر و حيله و دروغ و ترس ميدهند، بدينگونه که خداوند، درخت معرفت را با مکر و حيله و دروغ براي آدم ممنوع کرده و گفته که آن درخت مرگ است و سپس در ادامه داستان از ترس خدا سخن به ميان آورده که خداوند از آدم ترسيد که از درخت حيات استفاده کند و به زندگي جاويدان برسد!! فلذا او را از بهشت بيرون راند. در حاليکه در قرآن جسم بودن خدا نفي شده "در سوره انعام آيات 102 و 103 بيان ميدارد که ديدگان از درک او عاجزند ولي او ديدگان را ميبيند و اينکه پس از گناه حضرتآدم، بيان ميدارد که در صورتيکه از گناهان دوري کني به بهشت بازخواهي گشت.
و همچنين طبق نقل بالا به خداوند نسبت جهل ميدهد که از مخفيگاه آدم بي اطلاع بود در حاليکه در قرآن در سوره حشر آيات 25 و 24 آمده که بر آشکارا و پنهان آگاه است و اوست بخشايشگر مهربان.
و اينکه شيطان را خيرخواه بشر معرفي کرده و ميگويد شيطان بر آدم نصيحت کرد و آدم را از تاريکي جهل و ناداني به نور دانش و معرفت راهنمايي نمود و تشخيص نيک و بد را به وي آموخت!! در حاليکه در قرآن شيطان دشمن انسان معرفي شده و همان موجودي است که باعث رانده شدن انسان از بهشت گرديده و قسم خورده که انسانها را به گمراهي بگشاند.
در قرآن کريم در آيات متعددي پيامبران را افرادي معرفي نموده که به خيرها و خوبيها دعوت ميکنند و از بديها برحذرشان داشته، جدايشان ميسازند، اينکه پيامبران داراي خلق پسنديده ميباشند و جزء برگزيدگان ميان انسانها ميباشند و جزء هدايت يافتهها هستند، کساني که به يقين رسيده و جزء کساني هستند که به جهانيان برتري يافتهاند و به راه راست مستقيم رسيدهاند و داراي دانشي عظيم ميباشند و نعمت يافته از طرف خداوند بودهاند کساني که هر وقت آيات خدا بر ايشان خوانده ميشد گريه کنان بر خاک مذلت و بندگي ميافتادند. در حاليکه بر عکس اينها در تورات و انجيل هست و آنها را در برخي موارد در مقامي پستتر از مقام انسانهاي معمولي نشان ميدهند که بهنمونه هايي از آنها اشاره ميکنيم:
داستان حضرت ابراهيم عليه السلام و نمرود در تورات در مورد داستان ابراهيم عليه السلام و نمرود چنين آمده که: ابراهيم در برابر نمرود، همسر خود ساره را خواهر خويش معرفي نموده و همسر بودنش را کتمان کرد، ولي چون ساره زني زيبا بود نمرود او را از دست ابراهيم گرفت و در متقابل، ابراهيم را مورد محبت قرار داده کمک مالي فراوان بر روي نمود. از آن روز ابراهيم داراي گاو، گوسفند، چهارپايان فراوان، غلامان زياد، کنيزان بسياري شد و ثروت کلاني به دست آورد، اما آنگاه که نمرود پيبرد ساره همسر ابراهيم بوده نه خواهر او به ابراهيم گفت چرا واقعيت را کتمان نمودي و سبب شدي که ساره را از دست تو ربودم و همسر خويش قرار دادم؟ پس نمرود ساره را به ابراهيم پس داد. که طبق متن فوق ابراهيم خود عامل فساد شده. در حالي که چنين امر زشتي از انسانهاي عادي محال است سر بزند، با وجود اينکه که وي جزء عزيزترين و گراميترين پيامبران خداست" ما در قرآن سوره انعام آيه 75 ميخوانيم که چنين ميفرمايد: و اين چنين ملکوت آسمانها و زمين (حکومت مطلقه خداوندي) را به ابراهيم نشان داديم تا اهل يقين شود. (اين کجا و آن کجا)
داستان حضرت لوط عليهالسلام و دخترانش در تورات در تورات سفر تکوين باب 19 نسبت زنا به حضرت لوط عليهالسلام با دو دخترش را ميدهد که وي را در شب اول شراب خوراندند در حال مستي با دختر بزرگش همبسر شد ودر شب دوم در حال مستي با دختر کوچکش همبستر گرديد تا نسلش روي زمين باقي بماند. در صورتي که در قرآن حضرت لوط جز پيامبران الهي و بنده پاک خدا معرفي شده و جز کساني معرفي گرديده که خداوند، همراه پدرانشان و فرزندان و برادرانشان بر جهانيان برتري داده و بر همگان برگزيده، به راه راست و مستقيم هدايت کرده است.
حضرت يعقوب عليهالسلام در تورات به حضرت يعقوب عليهالسلام تهمت مکر و حيله را داده، بدين ترتيب که حضرت اسحاق عليهالسلامرا فريب داده و مقام نبوت را از وي گرفته در حالي که در قرآن آيات 84-87 سوره انعام، حضرت يعقوب را جز بخششهاي الهي به حضرت ابراهيم بيان ميدارد و بيان ميفرمايد که جز هدايت يافتگان است.
حضرت مسيح، حضرت سليمان و حضرت داوود در تورات باز در تورات، حضرت عيسي عليهالسلام، حضرت سليمان عليهالسلام و حضرت داوود عليهالسلام را نتيجه زناي يهودا با همسر پسرش ميداند يعني نتيجه زنا با محارم ميداند در حاليکه در قرآن در آيات بين 87-84 سوره انعام جز هدايت يافتگان معرفي ميکند و چنين ميفرمايد که ما نيکوکاران را چنين پاداش ميدهيم.
حضرت سليمان حضرت سليمان عليهالسلام را به بت پرستي متهم ميکند تا جائيکه خداوند نيز او را به خاطر اين عمل زشت از مقام سلطنت خلع کرد.
در کتاب هوشع ميخوانيم: اولين سخن خدا به هوشع اين بود که برو براي خودت زن زناکار و فرزند زنا انتخاب کن ... و باز در جايي آمده که: زن زناکار و صاحب رفيق را دوست بدار همانطور که خداوند بني اسرائيل را دوست دارد. در حاليکه قرآن نزديک شدن به زنا را ممنوع کرده و اجازه نداده تا با زناکار ازدواج شود.
در انجيل يوحنا آمده که مسيح روزي در يک جشن عروسي شرکت نمود اتفاقا شرابشان تمام گرديده بود مسيح از راه اعجاز براي آنان شش خمره شراب درست کرد! و در جايي آمده که مسيح شراب ميخورد و در خوردن شراب زياده روي ميکرد. در حاليکه در خوردن شراب حتي در خود تورات نيز حکم ممنوعيت در تحريم وجود دارد چنانچه در تورات از طرف موسي نسبت به هارون چنين خطاب شده که: تو و فرزندانت که وارد خيمه اجتماع گرديديد هرگز لب به شراب و هيچ مست کنندهاي نزنيد تا مرگ و نيستي شما را فرا نگيرد. اين حکم دائمي که در تمام قرون و اعصار و در ميان تمام انسانهاي آينده شما حکومت دارد تا زشت و زيبا و پاک ناپاک را از هم تشخيص دهيد.
و در انجيل لوقا آمده که: وي در پيشگاه خداوند مقام بلندي را دار است و هرگز لب به شراب و هيچ مست کنندهاي نميزند. تا چه رسد به قرآن که شراب را يکي از مصاديق اثم و گناه معرفي کرده و به صراحت حرام نموده است. منبع دانشنامه رشدhttp://daneshnameh.roshd.ir
| |
| |
|